توضیح کافه سینما: چندی پیش خبری منتشر کردیم درباره ساخت فیلمی با مضمون علی سنتوری واقعی. داریوش مهرجویی در گفتگویی به خبر ساخت این فیلم واکنش نشان داد و گفت:
«سنتوري يك شخصيت واقعي نيست بلكه زاده تخيل نويسندگان آن است. شما تا حالا كجا كسي را ديدهايد كه آنطور سنتور را ايستاده بنوازد و با موزيك تكنو مدرن امروزي مخلوطش كند؟ و كنسرت بگذارد؟ و در مجالس بنوازد… كار اين آقا به نظر من دزدي است. مثل اينكه هر كس بيايد و بگويد قهرمان فيلم «پدرخوانده» را من شخصا ميشناختم و حالا ميخواهم يك داستان ديگر درباره او بنويسم. اين كار دزدي و كلاهبرداري است و سازندگان.»
سازندگان فیلم در پاسخ به گفتههای مهرجویی، نامهای نوشتهاند و برای کافه سینما ارسال کردهاند. که به همراه تصاویری از این شخصیت و سه ویدیو از صحنه و پشت صحنه ی فیلم در کافه سینما می بینید. شخصیت اصلی فیلم در یکی از ویدیوها از برخوردش با داریوش مهرجویی برای بازی در فیلم سنتوری می گوید.
نامه ی سازندگان فیلم از این قرار است:
خدمت جناب آقای داریوش مهرجویی عرض سلام.
پیرو گفتگویی که با روزنامه «بانی فیلم» داشتهاید چند نکته: اول کلام اینکه نیازی به گفتوگوسازی نبود کاش نامهی اصلی خودتان که با دستخط خودتان نوشته شده بود در روزنامه چاپ میشد و دوستان وظیفه اطلاع رسانی خود را اینطور به انجام نمیرساندند.
دوم: سینمای مستقل کوتاه و بلند، مستند و انیمیشن، سالیان درازیست که دارد با پولتوجیبی فیلمسازانش رو به جلو میرود. حال با تولید 5000 فیلم کوتاه در سال که آمار آن از طریق منابع رسمی اعلام شده، هر روز بر تعداد فیلمسازان سینمای مستقل افزوده میشود. سینمایی که فریم به فریماش اشکریزان و عرقریزان ماهیت مستقل فیلمساز است.
سوم: جناب آقای مهرجویی، دنیای علیِ فیلم مستقل ما، دنیایی پر از تخیل و خیال و عشق و امید و ضعف و شعف است. دنیای علی، ربطی به فیلم “علی سنتوری” شما ندارد و هیچگونه شباهتی بین این دو فیلم وجود ندارد. فیلم “علی سنتوری” در سال 1385 تولید شد، اما علی سنتوری، علی میرعلینقی از سال 1367، علی سنتوری بوده و با این نام در خط تاکسی و خانواده صدایش میکردند و هنوز هم. یک بار هم پیش شما آمده برای تست و شما او را به هر دلیلی رد کردهاید. علی سنتوریهای زیادی وجود دارد، بیش از یکی، که اگر شما قبول داشته باشید باید بگویم هزاران و میلیونها علی. شخصیت علی فیلم “علی” بیرون از دنیای پر زرق و برق سینما و شهرت و بازیگران چشمآبی میزید. زرق و برقی، سرمایهای که سینما را صنعتی میکند و شهرتی که سینما را از حقیقت نسبی دور.
چهارم: کارگردان گرامی، دزد و کلاهبردار آن کسی نیست که واقعیت و حقیقت نسبی را به مخاطب نشان دهد، علی سنتوریهای واقعی را که در خیابان قدم میزنند، علیهایی که که میتوان بهشان استناد کرد. دزد آن کسیست که از تاریکی سینما سوء استفاده میکند. علی سنتوری زادهی تخیل شما، محترم است اما علی داستان فیلم “علی” به تمامی و از هر جهت با شخصیت فیلم “سنتوری” متفاوت است.
پنجم: جناب آقای مهرجویی، شما گفتهاید؛ “اين كار دزدی و كلاهبرداری است و سازندگان آن از نظر قانونی قابل تعقيبند.” با این چند جمله فهمیدیم که شما مرجعیت سینمایی کشور هستید و البته وکیل و قانونگذار. اگر هر فیلمی ساخته میشود باید با اجازهی شما و امثال شما باشد و شمایید که البته هنر را بیکنش کردهاید. که سینما را و هنر را و ادبیات را و هر آنچه که میل شماست. ما و سینمای مستقل باید از شما اجازه بگیریم. با اجازهی شما باید بگویم ما مستقل پیش آمدهایم و بیاجازه کار کردهایم، در ادامه هم همینطور.
سخن آخر: بله، قهرمان فيلم «پدرخوانده» را ما شخصا میشناسیم، شناختیم.
علیرضا اجلّی _ مهدی عوض محّمدی
15/5/92
حالا سه ویدیو از صحنه و پشت صحنه ی این فیلم را در کافه سینما ببینید که…
در یکی از این ویدیوها، شخصیت واقعی نوازنده ی سنتور از برخوردش با داریوش مهرجویی می گوید.
لینک ویدئو این ویدئو را در سایت خود قرار دهید
لینک ویدئو این ویدئو را در سایت خود قرار دهید
لینک ویدئو این ویدئو را در سایت خود قرار دهید