خانه / سینما / مردی که همیشه به صحنه نزدیک بود / گزارش مفصل نویسنده "کافه سینما" + ۳۰ تصویر مشهور قرن بیستم همراه با توضیحات، به مناسبت ۱۰۰ سالگی رابرت کاپا

مردی که همیشه به صحنه نزدیک بود / گزارش مفصل نویسنده "کافه سینما" + ۳۰ تصویر مشهور قرن بیستم همراه با توضیحات، به مناسبت ۱۰۰ سالگی رابرت کاپا

کافه سینما-علی ملاصالحی: همیشه مسیر تاریخ اینطور بوده که ابتدا این مهندسان و مخترعان تکنولوژی جدیدی را خلق می کنند، سپس موج نویی از تکنولوژی‌دوستان از راه می رسند و شروع می کنند به انجام دادن انواع آزمایش با این ابزار جدید، و بعد از چندین سال وقتی دیگر این تکنولوژی جا افتاد هنرمندان از راه می رسند تا با خلاقیتشان استفاده های نوینی را از این ابزارها به ما نشان بدهند. به گزارش کافه سینما، در سینما چنین مسیری را می شود در مسیر برادران لومیر ، جورج ملی یس تا ادوین پورتر و دی دبلیو گریفیث دنبال کرد. پدر سینما یعنی عکاسی اما با اختراعات افرادی مثل تالبوت و هنری فلورنس یا جورج ایستمن پایه گذاری شده. طی سالها ۱۸۲۰ تا ۱۹۰۰ عکاسی عموما تشکیل شده بود از استفاده از یک وسیله بزرگ روی سه پایه و مدلهایی که برای ثبوت تصویرشان باید چندین ثانیه بی حرکت می ایستاند. اما در سالهای اولیه قرن بیستم با ظهور فیلمهای سریعتر (حساستر به نور) و دوربینهای کوچکتر، عکاسی آماده بود که یک پوست اندازی اساسی داشته باشد. در دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ با ظهور دوربینهای لایکا و آرگوس دیگر دوران سه پایه و فلاشهای انفجاری به پایان رسیده بود. دوربینها قابل حمل شده بودند و حالا وقت این بود که هنرمندانی برای همیشه این مدیوم را تغییر دهند و یکی از مهمترین این هنرمندان کسی نبود جز رابرت کاپا. برای آشنایی بیشتر با کاپا و تماشای ۳۰ تصویر مشهور او از مهم ترین حوادث قرن بیستم، از نبرد اسپانیا گرفته تا حمله به نورماندی، و تصاویری از دوست نزدیک اش اینگرید برگمن، و پابلو پبکاسو، همراه با شرح و توضیح شان، به درون این پست کافه سینما بروید…


رابرت کاپا

کاپا یک عکاس مجارستانی بود که در ۲۲ اکتبر (۳۰ مهر) ۱۹۱۳ به دنیا آمد. نام اصلی اش آندره فریدمن بود که بعدها برای اینکه بتواند در آمریکا راحتتر عکسهایش را بفروشد نامش را به رابرت کاپا تغییر داد که به نظرش به خاطر شباهت با اسم کارگردان مشهور فرانک کاپرا خیلی بیشتر آمریکایی بود.

kapa2


اسپانیا ۱۹۳۶ سربازی در لحظه مرگ در جنگ داخلی اسپانیا، معروفترین عکس کاپا



kapa3

اسپانیا ۱۹۳۶ بریگاد بین‌المللی در دانشکده پزشکی دانشگاه مادرید جنگ داخلی اسپانیا

کاپا در کنار عکاس دیگر همدوره اش یعنی هنری کارتیه برسون هنرعکاسی را بازتعریف کردند. کاپا عکاسی جنگ را وارد مسیر جدیدی کرد و کارتیه برسون عکاسی خیابانی را خلق کرد. و بعدها این دو در کنار هم بعد از جنگ جهانی دوم آزانس عکس مگنوم را ایجاد کردند و آنرا به خانه ی تعدادی از درخشان ترین عکاسان مستقل تبدیل کردند.
کاپا با عکسهایی از روسیه کمونیست شروع کرد، اما شاید تخصصش در جنگ بود، برخی از عکسهای او از جنگ داخلی اسپانیا، جنگ چین و ژاپن و جنگ جهانی دوم و بعدها جنگ ۱۹۴۸ اعراب با اسراییل و اولین جنگ هندوچین (که به خروج نیروهای فرانسه از ویتنام منجر شد) بهترین فریمهای ثبت شده در تاریخ از خشونت بشری در جنگ است.

kapa7

اسپانیا ۱۹۳۸ خداحافظی با بریگاد بین‌المللی بعد از پیروزی جمهوری‌خواهان

اما بیش از نکات زندگی نامه ای بهتر است به خود کارهای کاپا نگاهی بیندازیم تا استادی او را ببینیم. همانطور که گفتیم دوران کاپا دوران ظهور دوربینهای کوچکتر و فیلمهای انعطاف پذیر بود که عکاسی را به شدت تغییر داده بود. این یعنی عکاس میتوانست حالا در بهترین شکل لحظه را ثبت کند و این کاری بود که کاپا در آن استاد بود. یعنی ثبت لحظه از واقعیت و ابدی کردنش! (همین اتفاق یعنی سبک شدن و قابل حمل شدن دوربین در دهه ۱۹۴۰ ابتدا با ظهور دوربینهای بولکس ۱۶ میلی متری و سپس با دوربینهای آرری فلکس و ایکلر، برای سینما افتاد و تکنیک دوربین روی دست با این دوربینها آغاز شد)

kapa8

هانوک چین ۱۹۳۸ بچه ها در حال برف بازی در زمان جنگ دوم چین و ژاپن

kapa9

هانوک چین ۱۹۳۸ زنان جوان در حال آموزش دیدن برای پیوستن به ارتش ملی چین

کاپا خطر را به جان می خرید و به قلب خط مقدم نبرد می رفت. اما جنگ او نه با سلاح بلکه با دوربینش بود. عکس مشهور او از سرباز اسپانیایی در حال تیر خوردن یکی از قدرتمندترین عکسهای جنگی تاریخ است عکسی که در دوران پیش از جنگ جهانی دوم نظر خیلی ها را به اسپانیا پرآشوب معطوف کرد. این عکس به قدری تاثیر گذار بود که بارها در تاریخ به اصالت آن شک شده و گفته شده که این عکس نه تصادفی، بلکه ساختگی و بازی شده است. هرچند که بعدها با یافتن فریمهای دیگر این عکس صحت آن تایید شد اما همین بحث نشان از قدرت حقیقتی دارد که در این عکس جاری است. حقیقتی که آنقدر قوی است که قبولش سخت است.

kapa10

بارسلونا ۱۹۳۹ یک اردوگاه پناهندگان بعد از تخلیه ی بارسلونا

این را در نظر داشته باشید که هنوز هیچ جریان رئالی وارد گفتمانهای هنری نشده بود. هنر همیشه بازآفرینی از درئن ذهن هنرمند بود ونه ثبت آنی حقیقت. بازآفرینی منظر توسط نقاش، حجم توسط مجسمه ساز و داستان توسط کارگردان در دکورهای ساخته شده. هیچکس هنوز قدرت حقیقت را نمی شناخت و حالا کاپا برای مردمی که عادت به زیبای ساختگی داشتند، حقیقت زشت را ارمغان آورده بود. آن هم نه حقیقتی بازسازی شده (چندان که در سالهای بعد از جنگ در موج نئورئالیسم ایجاد شد) بلکه خود لحظه مرگ یا درد و یا وحشت. برای کسانی که به رویاهای ساخته هالیوودعادت داشتند. عکسهای کاپا کابوسهای عریانی از ترس، مرگ و وحشت بود.
و قدرت او هم در همین بود. کاپا بر خلاف دوستش کارتیه برسون چشمان مثل عقابی نداشت تا بتواند نکات ریز را از درون زندگی روزمره و خیابانها بیرون بکشد و یا مثل او کمپوزیسیونهای حیرت آور بسازد. او می دانست که همین نزدیک شدن به جنگ کافیست و ثبت همین واقعه به اندازه کافی تکان دهنده است. به عکسهایی که از روز موعود (D day) انداخته نگاهی بیاندازید.هر فرد امروزی این عکسها را با تکانهای زیادشان بلااستفاده می داند اما همین عکسها مهمترین سند تاریخی از روزی هستند که که بیش از پانزده هزار نفر در ساحل نرماندی فرانسه مردند.

kapa28

نرماندی فرانسه ۱۹۴۴ اولین موج سرباز آمریکایی در روز موعود حمله می کنند

kapa30

kapa31

kapa340

kapa32

نرماندی فرانسه ۱۹۴۴ ماهیگیران فرانسوی نظاره گر جنازه سربازان آمریکایی

مهمترین قابلیت کاپا نزدیک بودن بود. او در جایی بود که هیچکس دیگر جرات رفتن نداشت در خط مقدم بدترین جنگهای دوران و آن هم پیش از اینکه نقش عکاس جنگی اینقدر مهم باشد. حتی در ابتدای دهه پنجاه اعلام کرد که دیگر حاضر نیست جانش را به خطر بیاندازد چون جنگها کمتر فوتوژنیک و بیشتر وحشیانه شده اند. حتی در میانه عکاسیهایش از جنگ، عکسهایی از هالیوود و آمریکا گرفت (مانند عکسهایش از گری کوپر و همینگوی) و مدتی هم با اینگرید برگمان وارد یک رابطه عاشقانه شد اما دیر یا زود جنگ دوباره او را به سمت خود کشید. و در سال ۵۴ به درخواست مجله لایف به منطقه جنوب شرق آسیا رفت و همینجا همان نقطه قوتش یعنی در جای نزدیک بودن کار دستش داد. او که داشت به خط مقدم می رفت برای عکاسی از گروهش مقداری دور شد تا در جای مناسب باشد غافل از اینکه روی یک مین بود و همین مین نقطه پایان یکی از بزرگترین عکاسان تاریخ شد. کاپا در آن زمان فقط چهل سال داشت.

kapa11

دره سان ولی ایداهو آمریکا ۱۹۴۰ ارنست همینگوی

kapa12

دره سان ولی ایداهو آمریکا ۱۹۴۱ گری کوپر

میراث کاپا اما بسیار عمیقتر از ثبت چند نبرد است. میتوان اثر عکسهای سیاه و سفید وکاملا رئال او را در مسیر نئورئالستهای ایتالیایی دید. هرچند که باز نئورئالیستها در زمینه باز آفرینی حقیقت کمی عقبتر از کاپا بودند. چون ذات سینما بازآفرینی بود که حالا قرار بود بازآفرینی مو به موی حقیقت باشد. اما عکاسی کاپا خود حقیقت بود. عکاسی سیاه و سفید جنگی او را هم بعدها در مسیر عکاسان درخشانی مثل دان مک کالین (با عکسهای جنگی اش مثل این) و ادی آدامز (با آن عکس تکان دهنده که سرهنگ ویتنامی در حال شلیک به سر یک زندانی است) ادامه پیدا می کند.

kapa14


Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

سیسیل ایتالیا ۱۹۴۳ یک امدادگر آمریکایی یک اسیر آلمانی را مداوا می کند

kapa39

وسل آلمان ۱۹۴۵ کشاورزان آلمانی از خانه های در حال سوختنشان دور می شوند

 
اما برای سینما دوستان شاید مهمترین یادگار کاپا تاثیری بود که استیون اسپلبرگ و فیلمبردارش یانوش کامینسکی از عکسهای او در روز موعود (D Day) گرفتند تا تصاویر دیدنی فیلم نجات سرباز رایان در آن صحنه افتتاحیه را خلق کنند دوربین پرتکان کامینسکی یادآور همان عکسهای تار و پرتکان کاپا از این روز خونین است.
و شاید بهترین جمله ای که زندگی کاپا، هنر کاپا و حتی مرگش را توصیف می کند جمله ای متعلق به خود او باشد:
” اگر عکستان به اندازه کافی خوب نیست، این یعنی شما به اندازه کافی نزدیک نیستتید.”

kapa15

تونس ۱۹۴۳ کاکپیت تک خال آمریکایی، خلبان لاردنر

kapa16


ناپولی ایتالیا ۱۹۴۳ تشییع جنازه ۲۰ نوجوان پارتیزان ایتالیایی


kapa17

ایتالیا ۱۹۴۴ زنان مسئول آمبولانس فرانسوی نزدیک میدان نبرد


kapa19

فرانسه ۱۹۴۴ آزادی شهر شارتره از دست آلمانها

kapa21

پاریس فرانسه ۱۹۴۴ شادی مردم در اطراف طاق نصرت بعد از آزاد شدن پاریس

kapa22


kapa26

پاریس فرانسه ۱۹۴۴ پابلو پیکاسو

kapa27

لندن ۱۹۴۴ ارنست همینگوی در حال بهبود از یک تصادف خودرو

kapa36

بلژیک ۱۹۴۴ یک سرباز آمریکایی همتای آلمانی اش را اسیر می کند

kapa40

آلمان ۱۹۴۵ یک سرباز آمریکایی در طی جستجوی خانه به خانه توسط آلمانی ها کشته شده

kapa44

حیفا ۱۹۴۸ کمپی برای مهاجران یهودی تا زمانی که برایشان خانه پیدا شود.


kapa46

نیس فرانسه ۱۹۴۸ هنری ماتیس نقاش فرانسوی


kapa48

فرانسه ۱۹۵۱ پابلو پیکاسو و پسرش کلود


kapa41

آمریکا ۱۹۴۶ اینگرید برگمن و آلفرد هیچکاک سر صحنه فیلم طلسم شده


kapa50

هندوچین ۱۹۵۴ در مسیر جاده ای در هندوچین یکی از آخرین عکسهایی که کاپا گرفته


علی ملاصالحی / کافه سینما


همیشه مسیر تاریخ اینطور بوده که ابتدا این مهندسان و مخترعان تکنولوژی جدیدی را خلق می کنند، سپس موج نویی از تکنولوژی‌دوستان از راه می رسند و شروع می کنند به انواع آزمایش با این ابزار جدیدی و بعد از چندین سال وقتی دیگر این تکنولوژی جا افتاد هنرمندان از راه می رسند تا با خلاقیتشان استفاده های نوینی را از این ابزارها به ما نشان بدهند. در سینما شاید همچین مسیری را می شود در مسیر برادران لومیر ، جورج ملی یس تا ادوین پورتر و دی دبلیو گریفیث دنبال کرد. پدر سینما یعنی عکاسی اما با اختراعات افرادی مثل تالبوت و هنری فلورنس یا جورج ایستمن پایه گذاری شده. طی سالها 1820 تا 1900 عکاسی عموما تشکیل شده بود از یک وسیله بزرگ روی سه پایه و مدلهایی که برای ثبوت تصویرشان باید چندین ثانیه بی حرکت می ایستاند. اما در سالهای اولیه قرن بیستم با ظهور فیلمهای سریعتر (حساستر به نور) و دوربینهای کوچکتر، عکاسی آماده بود که یک پوست اندازی اساسی داشته باشد. در دهه های 1930 و 1940 با ظهور دوربینهای لایکا و آرگوس دیگر دوران سه پایه و فلاشهای انفجاری به پایان رسیده بود. دوربینها قابل حمل شده بودند و حالا وقت این بود که هنرمندانی برای همیشه این مدیوم را تغییر دهند و یکی از مهمترین این هنرمندان کسی نبود جز رابرت کاپا.


Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

دیدگاهتان را ثبت کنید