خانه / سینما / چالش‌های سر راه ساخت فیلمی درباره "کوروش کبیر" / علی معلم: پروژه کوروش قربانی سیاست و حسد شده است

چالش‌های سر راه ساخت فیلمی درباره "کوروش کبیر" / علی معلم: پروژه کوروش قربانی سیاست و حسد شده است

سينما در تمام كشورها يكي از ابزارهاي معرفي مفاخر ملي و باستاني آن كشورها است. شخصيت‌هاي پرافتخار تاريخي در هر ابعادي كه باشند از دريچه دوربين فيلمسازان كشورهاي مختلف، بزرگ مي‌شوند و حس عميق ميهن‌پرستي مردم آن كشورها را عميق‌تر مي‌كنند، اما همه تجارب موجب پيوند تاريخ 110 ساله سينماي ايران و تاريخ 8 هزار ساله تمدن ايران نشده است. سال‌هاست كه پروژه‌هايي فاخر چون پروژه «‌كوروش كبير‌» يا «‌ذوالقرنين‌» ميان فيلمسازان و تهيه‌كنندگان دست به دست مي‌شود و بي‌آنكه به نتيجه‌اي برسد، كماكان سينماي ايران و مخاطبانش را از يكي از پرافتخارترين و ملي‌گرايانه‌ترين سوژه‌هاي تاريخ سينماي ايران بي‌بهره مي‌گذارد. مشكل بودجه و از همه مهم‌تر تعلل سازمان سينمايي در تعيين تكليف فيلمنامه پروژه «‌كوروش كبير‌» مدت‌هاست كه دست چهره‌هاي سينمايي چون «‌پرويز شيخ‌طادي‌» و «‌مسعود جعفري جوزاني‌» را در پوست گردو گذاشته و بر سر ذوق و علاقه‌مندي آنها به ساخت فيلمي در خور تاريخ ايران باستان زده است.

جاي پاي گمشده ايران در سينماي حماسي- تاريخي

در ژانر حماسي ـ تاريخي فيلم‌هاي بسيار زيادي در سينماي جهان ساخته شده است. تروآ، گلادياتور، ده فرمان، سقوط امپراتوري روم، اسكندر، آرتورشاه، آخرين موهيكان، بن هور و صدها فيلم ديگر را مي‌توان در ژانري كه يكي از برانگيزنده‌ترين گونه‌هاي سينمايي در بحث ارتقاي سطح عرق ملي مردم يك كشور است، سراغ گرفت.

قدرت معجزه اين ژانر چه از لحاظ جذابيت هميشگي آن نزد مخاطبان و چه از لحاظ اثرات عميقي كه در روح، احساسات، شور و شعف ملي مردم يك جامعه باقي مي‌گذارد، منجر به آن شده است كه اكثر كشورهاي داراي پيشينه تاريخي و حتي كشورهاي نو بنيادي چون امريكا، گرايش فراواني به ساخت چنين فيلم‌هايي داشته باشند، اما جاي پاي ايران در اين فضا كجاست؟

8 هزار سال پيشينه تاريخي و قريب 3 هزار سال سابقه حكومت بر اكثر نقاط دنيا آن هم تحت قانونمندي و مدنيتي كه در عصر توحش منحصر به‌فرد بوده است، ايران را به يگانه كشور باستاني متمدن جهان تبديل مي‌كند، اما افكار عمومي جهان كمتر با اين حقيقت آشنا هستند. ايران پس از اسلام نيز گهواره افتخارات تاريخي بسيار بوده است. در اين حوزه گهگاه فيلم‌هايي ساخته شده اما ماحصل اكثر آنها پايين‌تر از سطح انتظار بوده است. در اين بين اوضاع سينمايي كه بايد به سوژه‌هاي تاريخ باستان ايران هم بپردازد وخيم‌تر است؛ حتي يك فيلم هم در اين حوزه نمي‌توان سراغ گرفت.

حرارتي كه ناگهان خاموش شد

بحث ساخت فيلمي درباره «‌كوروش‌» از دو سال پيش قوت گرفت. عزيزالله حميدنژاد و علي معلم در كنار مسعود جعفري جوزاني و نيز پرويز‌شيخ‌طادي از جمله سينماگراني بودند كه نسبت به ساخت چنين فيلمي ابراز تمايل كردند اما با وجود آنكه در پاره‌اي از موارد بر سر ساخت اين فيلم حماسي – تاريخي جدال‌هايي ميان برخي از اين شخصيت‌ها وجود داشته است، هيچ يك به نتيجه خاصي منتج نشد.

بودجه تنها مانع «‌كوروش‌» نيست

اگرچه پروژه شيخ طادي اندر خم چالش‌هاي اخذ بودجه دولتي سرگردان شده و به نتيجه نرسيده است اما به نظر مي‌رسد كه مشكلات ساخت فيلمي حماسي-تاريخي درباره «‌كوروش‌» فراتر از بحث بودجه و حمايت‌هاي مالي دولت باشد. علي معلم، تهيه‌كننده‌اي كه ايده ساخت فيلم «‌كوروش‌» را از دو سال پيش مطرح و فيلمنامه آن را تحت كارگرداني مسعود جعفري جوزاني به سازمان سينمايي فرستاد اما جوابي دريافت نكرد، در تدارك ساخت اين فيلم بر پايه بودجه بخش خصوصي بوده است، نه بودجه دولتي.

معلم به «‌جوان‌» مي‌گويد: «‌ما طرح فيلمنامه را براي صدور پروانه به معاونت سينمايي سابق ارائه كرديم اما آقايان كار و وظيفه اصلي خود را كه تعيين تكليف اين پروژه بود، انجام ندادند. عده‌اي در معاونت سينمايي سابق نمي‌خواستند اين فيلم به سرانجام برسد. بارها از وزير ارشاد سابق خواستار آن شديم كه پاسخ بدهد و معاونت‌هايش را به پاسخ دادن ايجاب كند كه گويا موفق نشد يا نخواست اين اتفاق بيفتد.»

معلم بدون ذكر واژه فاخر در پسوند پروژه‌اش ادامه مي‌دهد: «‌من نمي‌خواهم قبل از اينكه پروژه نهايي شود از الفاظي چون فاخر براي پروژه كوروش استفاه كنم اما «‌كوروش‌» از نظر بودجه‌اي، پروژه‌اي كلان است كه بايد فيلمي بين‌المللي باشد. با اينكه نهادهاي بين‌المللي بسياري براي تأمين بودجه فيلم اعلام تمايل كردند اما تأكيد ما بر اين بود كه اين پروژه يك سرمايه‌گذار ملي داشته باشد. با اينكه ما هيچ چشم‌داشتي به بودجه دولتي نداريم، تا كنون هيچ پاسخ مشخصي به اين پروژه داده نشده است.»

معلم در انتظاري ملال‌آور براي كسب جواز ساخت فيلمش حتي مصمم به ارسال نامه‌اي براي محمود احمدي نژاد، رئيس‌جمهور سابق كشور شده بود.

او به «‌جوان‌» مي‌گويد: «‌واقعيت اين است كه اگر دوستان به وظايف قانوني خود عمل مي‌كردند بايد اين پروژه را مدنظر قرار مي‌دادند چون ما چيز زيادي از آنها نخواستيم. تنها خواستيم به شكل قانوني پاسخ اين پروژه را بدهند. چطور در زمان آنها فيلم‌هاي مبتذلي به اكران در‌آمد و ساخته شد كه در اكثرشان از بودجه‌هاي دولتي استفاده كردند؟ ما كه اصلاً داعيه استفاده از بودجه‌هاي دولتي را هم نداشتيم؛ خواسته‌مان اين بود كه وزارت ارشاد به وظايفش عمل كند. اين اواخر قصد نوشتن نامه سرگشاده‌اي به آقاي احمدي نژاد را داشتم. مي‌خواستم به ايشان بگويم كه آقاي رئيس‌جمهور مگر دستگاه‌هاي شما در مقابل مردم موظف به پاسخگويي نيستند؟ سازمان سينمايي شما اصلاً پاسخگو نيست.»

ردپاي دعواي سياسي در بلاتكليفي يك پروژه

پروژه «‌كوروش‌» علي معلم تا به اين لحظه بي‌نتيجه باقي مانده است. مسعود جعفري جوزاني در پي اين بلاتكليفي به سراغ ساخت فيلم ديگري تحت عنوان «چگونه آموختيم پيتزا بخوريم و خوشبخت باشيم» رفت و در انتظار صدور جواز ساخت آن از سوي وزارت ارشاد نشسته است. علي معلم نيز ساخت سه پروژه سينمايي ديگر را مد‌نظر داشت، هر چند اين روزها به اصطلاح عاميانه دستش در پوست گردو مانده و كماكان منتظر صدور پاسخي مشخص از سوي مديران جديد وزارت ارشاد است تا تكليف يك سال سينمايي پيش رويش را مشخص كند. بي شك ظهور توفان شن ملي‌گرايي افراطي كه در برهه‌اي به راه افتاد و ايراني‌گرايي و اسلامي‌گرايي را در مقابل هم قرار داد، ضررهاي بسياري را متحمل فرهنگ برادرانه و مسالمت‌آميز ايراني‌گرايي كرد و پس از طرح شدن ايده ساخت فيلم كوروش نيز برخي منتقدان درباره دغدغه‌مندي هنرمند نسبت به سوژه، نگراني‌هاي خود را ابراز كرده بودند.

معلم در اين باره نيز مي‌گويد: «اين پروژه قرباني سياست شده است. برخي دوستان يكسري مسائل در درون خودشان داشتند؛ بر سر مسائل ايراني‌گرايي دعواهايي وجود داشت. ملاك بايد بر اساس آن چيزي باشد كه در فيلمنامه ما نوشته شده است. تاريخ‌شناسان اطلاعات دقيق و صحيح تاريخي فيلمنامه را تأييد كردند و از همه مهم‌تر هيچ منشائيتي مبني بر وجود خصيصه‌هاي شوونيسم يا مهين‌پرستي افراطي در اين فيلمنامه وجود ندارد. به خاطر مسائلي كه برخي از آن مربوط به حسادت، برخي ديگر مربوط به نافهمي و برخي نيز مربوط به برخي تعابير و دعواهاي سياسي مي‌شود اين پروژه در حال نابودي است. من متوجه نمي‌شوم كه دعواهاي سياسي چه ربطي به پروژه كوروش دارد؟ همه اين چيزها را با هم قاطي كرده و به اين پروژه واقعاً جفا كرده‌اند.»

پروژه «‌كوروش‌» كماكان در انتظار كسب جواز ساخت است. در عصري كه رسانه‌هاي غربي در مسير ايران‌ستيزي خود و در جهت ايجاد رعب و وحشت عمومي مردم جهان نسبت به ايران، از كشورمان تصويري متوحش را ترسيم و آن را كشوري ستيزه‌خو معرفي مي‌كنند، ساخت پروژه سينمايي كوروش محلي براي بهره‌برداري‌هاي گسترده در حوزه افكار عمومي جهان و مهم‌تر از آن در حوزه سياسي است و در شرايطي كه جوانان ايراني از طريق فيلم‌ها و سريال‌هاي مختلف با تاريخ بزرگ‌نمايي شده تركيه، يونان، امپراتوري روم باستان و فراعنه مصر و غيره آشنا شده‌اند، چندين هزار سال خوراك سينمايي درباره افتخارات تاريخي ايران پيش و پس از اسلام اندرخم موانع محير‌العقول كماكان سرگردان باقي مانده است.

 الناز خمامي زاده / روزنامه جوان

دیدگاهتان را ثبت کنید